ديدي اي دل که غم عشق دگربار چه کرد


چون بشد دلبر و با يار وفادار چه کرد

آه از آن نرگس جادو که چه بازي انگيخت

آه از آن مست که با مردم هشيار چه کرد

اشک من رنگ شفق يافت ز بي‌مهري يار

طالع بي‌شفقت بين که در اين کار چه کرد

برقي از منزل ليلي بدرخشيد سحر

وه که با خرمن مجنون دل افکار چه کرد

ساقيا جام مي‌ام ده که نگارنده غيب

نيست معلوم که در پرده اسرار چه کرد

آن که پرنقش زد اين دايره مينايي

کس ندانست که در گردش پرگار چه کرد

فکر عشق آتش غم در دل حافظ زد و سوخت

 

آنقدر خودت را نگــــــیر

 

آنقدر با غرور و تکبر حرف نزن

 

وقتی کسی به تو ابراز علاقه کرد

 

فکر نکن که تو فوق العـــــــــــاده ای

 

شاید اوست که کــــــــــــم توقع است

 

تصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.com

 

راز دل با کس نگويم چون ندارم محرمي،هرکه را محرم گزيدم عاقبت رسوا شدم.راز دل با آب گفتم تا

نگويد با کسي.

عاقبت ورد زبان ماهي درياشدم

عذاب


 حالمان بد نيست کم غم می خوريم کم که نه! هر روز کم کم می خوريم آب می خواهم، سرابم می دهند عشق


می ورزم عذابم می دهند خنجری بر قلب بیمارم زدند بی گناهی بودم و دارم زدند خود نمیدانم کجا رفتم به


خواب از چه بیدارم نکردی آفتاب؟؟ دشنه ای نامرد بر پشتم نشست از غم نامردمی پشتم شکست سنگ را


بستند و سگ آزاد شد يک شبه بيداد آمد داد شد عشق آخر تيشه زد بر ريشه ام تيشه زد بر ريشه ی انديشه


ام عشق اگر اينست مرتد می شوم خوب اگر اينست من بد می شم


حكايت

حکایت من حکایت کسیه که عاشق دریا بود اما قایق نداشت


دلباخته سفر بود اما همسفر نداشت حکایت کسیه که زجر کشید


اما ضجه نزد زخم داشت ننالید گریه کرد و اشک نریخت وفادار بود


ولی وفا ندید حکایت من حکایت کسیه که پراز فریاد بود اما سکوت کرد


تا همه صداهارو بشنوه.

شمع

                          

نشسته ام چو شمع ، در برابرت


اسیر سوز و ساز خویشتن


و در سکوت


به دانه های اشک تو


که می چکد به دامنت


نگاه میکنم ...


عزیز نازنین من


بهار دلنشین من


به خاطر که گریه می کنی ؟


و قلب مهربان عاشقت


درون سینه ات به خاطر که می تپد ؟


تو می شوی بهشت او


تو می شوی شریک سرنوشت او


و من به راه خویش می روم


و روح زندگی دوباره می دمد به جان من


به فکر سرنوشت من مباش


بگو به خاطر که گریه می کنی ؟


به خاطر که گریه ...

ترس


کدامین چشمه سمی شده که آب ازآب میترسد؟


 ک حتی ذهن ماهیگیرازقلاب میترسد!


 گرفته دامن شب راغباری آنچنان درهم،


ک پلک ازچشم، چشم ازپلک وپلک ازخواب میترسد


تنهایی



                  چقدر سخته در جمع بودن ولي در گوشه اي تنها نشستن به


                              چشم ديگران چون کوه بودن ولي در خود به آرامي شکستن




دنیا خیلی زیباتر خواهد شد اگر بیاموزیم

دروغ نگوییم،


تهمت نزنیم،


مؤدب باشیم،


صادق باشیم،


انتقاد پذیر باشیم،


دیگران را آزار ندهیم،


وجدان داشته باشیم،


از کسی بت نسازیم،


نظافت را رعایت کنیم،


از قدرت سوء استفاده نکنیم،


پشت سر کسی غیبت نکنیم،


به عقاید همدیگر احترام بگذاریم،


مسؤلیت اشتباهاتمان را بپذیریم،


به قومیت و ملیت کسی توهین نکنیم،


به ناموس دیگران چشم نداشته باشیم و


در مورد دیگران قضاوت و پیش داوری نکنیم.

تولدم مبارک

امروز تولدمه

              

                   انشالله مبارک باشه


                                           تولد              تولد

 

                                                 مبارک