سلام به تویی که رو وبلاگ من کلیک کردی اومدی داخل و سلام به دوستام هر کسی یه روز از نت خداحافظی می کنه منم مثل بقیه کلا روزای خوب زیادی تو نت داشتم روزای بدش کم بود اما دیگه نه سربازی میزاره بیام نت نه حوصله ام روزای خوبی رو واسه تو و دوستام که آخرین مطلب منو می خونین آرزو می کنم لحظه های بد زندگیت و فراموش کن و از لحظه های خوب زندگیت لذت ببر که تکرار نمیشه.
خداحافظ واسه همیشه دوستون دارم
از قدیم گفته اند وقت طلاست، به عبارت دیگر :
زمان = پول : معادله 1
همین طور گفته اند توانا بود هرکه دانا بود، یعنی :
توان = علم : معادله 2
می دانید که:
زمان / کار = توان: معادله 3
پول / کار = علم
که می توانیم آن را به این صورت بازنویسی کنیم:
علم/ کار = پول
Lim (پول) = ∞
0<---- علم
یعنی هرچه علم و سوادت کم تر باشد درآمدت بیشتر است، و این هیچ ربطی به مقدار کار انجام شده ندارد !
به عبارت دیگر وقتی علمت به سمت صفر میل کند، پولت به بی نهایت
کربلا عصاره بهشت است و عاشورا آبروی عشق. اگر کربلا نبود هیچ گلی از زمین نمی رویید و مشام هیچ انسان آزاده ای حقیقت را استشمام نمی کرد. اگر کربلا نبود عاشورا نبود و اگر عاشورا نبود امروز عشق بر سر هر کوی و برزنی بیگاری می کرد.
حسین آمد و عشق را آبرو بخشید و عباس با دستان بریده و لبان خشکیده با مشکی زخمی عشق را سیراب کرد تا حرف و حدیثی باقی نماند؛ زینب عشق را تداوم بخشید و آن را در گستره زمین و آسمان منتشر کرد تا از آن پس تمام عاشقان وامدار حماسه عاشورا باشند.
کربلا قبله الهام عاشقان شد و عاشورا میعادگاهی برای آنان که می خواهند نماز عشق را در محرابی به بلندای تاریخ بپا دارند.
از آن روز زندگی معنا یافت که حسین (ع) بر کتیبه دل ها نقش بست و عاشورا- این راز نهفته- مضمون تمام ناگفته ها شد.
ای پاره های زخم فراوان پیکرت خون از نگاه تشنه گل شعله می کشد با من بگو چگونه در آن برزخ کبود من از گلوی رود شنیدم که آفتاب یک کوفه می دوم، به صدایت نمی رسم ما را ببخش ما که در آن جا نبوده ایم
ما را ببر به مشرق آیینه گسترت
داغ است بی قراری گل های پرپرت
دیدند زینبی و نکردند باورت
می سوزد از خجالت دست برادرت
یعنی شکسته اند دو بال کبوترت
ای امتداد زخم به پهلوی مادرت
با تشکر از محسن احمدی